روضهها ظاهرشان شبیه هم هست اما بعضیهایشان عمق بیشتری دارند و دل را جلای ماندگاری میدهند؛ برای ساعتی هم که شده، روح را از دیوارها و بنبستهای دنیایی جدا میکنند. بیخود نیست از پای بعضی منبرها که بلند میشویم، حالمان خوب است. روضه مادر اینطور است؛ بدون مرثیهخوانی هم سوز دارد. نام مادر بدون نوحه هم گلو را میفشارد و شانهها را تکان میدهد؛ برای کوچک و بزرگ اینطور است.
کوچههای محله «فاطمیه» هم مثل دیگر کوچههای مشهد است. سوز و سردی هوا به استخوان میزند. فاطمهخانم میگوید: دوای سرما چای روضه است. فاطمه احمدیان فرمانده پایگاه مسجد چهاردهمعصوم(ع) است. در کارهایش برش دارد و به همین دلیل همه محل روی حرفش حساب میکنند.
خانههایی که در این دهه، روضه برپا میکنند زیادند؛ فاطمهخانم در مسیر، بعضی از این خانهها را نشانمان میدهد. حافظهمان یاری نمیکند که همه نامها را به خاطر بسپاریم و فقط بین آن همه حرف، یادمان میماند یکی از آنها خانه شهیدان احمد و محمود آقایی است. مادر خانه فوت کرده است و پدر سالخوردهاش امسال میزبانی میکند؛ با خودمان میگوییم روضه در خانه شهید و بدون مادر!
فاطمهخانم خوشمشرب است و خونگرم. اول از حاجحسین جلائیان، واقف مسجد چهاردهمعصوم(ع)، میگوید که از منبریهای محله بود و سالها پیش مرحوم شد و بنا به وصیتش، در حیاط مسجد و زیر پای نمازگزاران به خاک سپرده شد. فاطمهخانم بعد میرود سراغ روضههای مرحوم سیدرضا مؤید که مستمع بسیار داشت و مجالسش زبانزد عام و خاص بود و امسال در خانهاش ادامه دارد. او این نکته را هم اضافه میکند که روضههای خانگی تعدادشان زیاد است، اما برنامهای منظم دارد و طوری تنظیم شدهاند که همزمان نباشند.
ساعت9:30 صبح در خانه حاجآقا ضیایی باز میشود. حاجمحمد سالهاست فوت شده اما روضه دهه فاطمیهاش را حاجیهخانم و دخترها هیچسالی از قلم نمیاندازند. اول صبح مستمع زیاد نیست، اما حاجآقا روضهاش را میخواند. دخترها سینی چای و آب جوش را که میآورند، آخر مرثیهخوانی حاجآقاست.
خانه بعدی کوچکتر است؛ از آن خانههای قدیمی و باصفا که پشت پنجرهها را پرده سفید کشیدهاند، از آن خانههایی که کنار دیوارهایش طاقچه گچی دارد، از آنها که روی پشتیهای قالیچهای را پارچه سپید کشیدهاند. سفیدیاش چشم را میگیرد. صاحبخانه در چوبی بین دو اتاق را باز گذاشته است تا میهمانان راحت بنشینند.
برخی از خانمهای مسنتر با عصا پشتی را میخوابانند و روی آن مینشینند. روحانی، مجلس را با وصف علاقه عجیب فاطمه(س) به حضرت علی(ع) شروع میکند که میان مهاجران و انصار زبانزد بود و ادامه میدهد: همسرداری، خانهداری و فرزندداری حضرت زهرا(س) در زندگیهای امروز ما نکتههای بسیار دارد.
بعد توصیه میکند: از رعایت این نکتهها در زندگیهایتان غافل نشوید و مطمئن باشید که برایتان معجزه میکند. منبر او هم با مرثیهخوانی تمام میشود.
فاطمهخانم هنوز همراهمان است. عاشق روضه بیبیفاطمه(س) است. هر حاجتی دارد نذر روضه بیبی میکند. به بقیه هم سفارش میکند چله قرائت حدیث کسا بردارند و به فاطمهالزهرا(س) توسل جویند؛ محال است که نتیجه نگیرند.
میگوید: هرکس مزه نان و نمک امامحسین(ع) را چشیده باشد، محال است عزادار مادر حسین(ع) نباشد.
او به خانمهای محله سفارش میکند این مراسم را برپا دارند؛ چون روضه برای هر خانهای لازم است و بچههای کوچک باید با مسائل دینی و مذهبی آشنا شوند. میگوید: مادرها میتوانند با خلاقیت، ذهن کودکان را آماده کنند؛ مثلا در فضاآرایی خانه از بچهها کمک بگیرند. پارچه سیاه بدهند دستشان و بگویند به دیوار بچسباند و ضمن این کار، ماجرای زندگی حضرت فاطمه(س) را برای آنها تعریف کنند.
مهم نیست روضه در حسینیه هزارمتری برگزار شود یا در خانهای کوچک با یک پرچم سیاه. مهم، بیرقی است که به خانهها برکت میدهد
فاطمهخانم معتقد است برای رسیدن به نتیجه باید هر دو روش عزاداری را تجربه کنیم؛ هم عزاداری هیئتی و هم روضههای خانگی. میگوید: مهم نیست روضه در حسینیه هزارمتری برگزار شود یا در خانهای کوچک با یک پرچم سیاه. مهم، بیرقی است که به خانهها برکت میدهد.
همسایهها هم یاد گرفتهاند که حتی اگر نتوانستند پذیرای فردی از بیرون خانه باشند، جمع خانواده پای منبر بنشینند. فاطمهخانم تکرار میکند: روضه در هر خانهای خوانده شود، عزت میبارد؛ اصلا نیاز به دعوت و تشریفات نیست. خود اهل خانه هم میتوانند جمع شوند و مجلس کوچکی برگزار کنند.
فاطمهخانم و همه همسایههای محله بر این باورند که هرکس وارد این وادی شود، سربلند و نمکگیر میشود. او تعریف میکند: ما نگذاشتیم بساط روضه از محله جمع شود. در روزهای شیوع کرونا فکر کردیم ببینیم چه میتوانیم بکنیم تا روضه مادرمان برقرار بماند. به هر خانهای که میدانستیم هرسال برنامه روضه دارند، رفتیم و گفتیم مجلس حضرتزهرا(س) تعطیل نیست.
دبیرستان تدین را برای اجرای مراسم در نظر گرفتیم. شرایطی خاص و ویژه بود. شما فکر کنید در آن شرایط خاص، چه تعداد لیوان یکبارمصرف باید تهیه میشد. باید به فکر پلاستیک کفشها هم میبودیم؛ پلاستیکها بعداز مصرف سوزانده میشدند و روز بعد، باید دوباره پلاستیک و لیوان جایگزین میشد.
ازطرفی دغدغه بیماری، دقیقهای ما را راحت نمیگذاشت و مدام نگران بودیم مبادا شرکتکنندگان بیمار شوند. تا توانستیم مواد ضدعفونی آماده کردیم و همهچیز را به بیبی سپردیم. در همان شرایط خانمهای محله همکاری میکردند. فرش پهن میکردند و چای آماده میکردند و دور میدادند.
همه با هم در انجام کار شریک بودند؛ کسی نمیگفت این وظیفه من نیست و باید دیگری انجامش دهد. اصلا من و تویی بین اهالی وجود نداشت. کافی بود اعلام کنیم چیزی کم داریم تا بلافاصله آماده شود. باور کنید این حرفهایم اصلا تعارف و اغراق نیست. برای روضه بیبی، همهچیز خودجوش آماده میشد.
به این جای کلام که میرسد، یاد خاطرهای میافتد و مکث میکند. دودل است که ماجرا را تعریف کند یا نه. بعد بدون اینکه منتظر واکنشی باشد، شروع به تعریف ماجرا میکند. چشمهایش خیس اشک میشود و میگوید: باید مدرسه را سیاهپوش میکردیم. نیاز به پارچه داشتیم. زنگ زدم به چند نفر و سفارش کردم.
بعد با بچهها نشستیم به انتخاب اسم برای محفلمان. هرکس پیشنهادی میداد. بین چند اسم مردد مانده بودیم؛ زینبیه، عشاقالزهرا(س) و... . در همین بین گوشیام زنگ خورد. جواب دادم. چند توپ پارچه مشکی آماده شده بود. رفتم پارچهها را ببینم. طاقهها را یکبهیک باز میکردم.
بین آن همه پارچه مشکی، ناگهان چشمم به پارچه سفیدی خورد. بین آن همه پارچه سیاه، آن یکی عجیب بود. بیرون کشیدمش و بازش کردم. نوشته روی پارچه میخکوبم کرد؛ روی آن نوشته شده بود: عشاقالزهرا(س). منقلب شدم و تا ساعتها نمیتوانستم حرف بزنم. اسم محفلمان را خود بیبی انتخاب کرده بود. رفتم پیش بچهها و اسم محفلمان را گذاشتیم عشاقالزهرا(س).
امسال روال برپایی روضههای خانگی در محله فرق کرده است و آنها طرح تازهای را اجرا میکنند تا بتوانند روضه را در همه خانهها برپا کنند. فاطمهخانم تعریف میکند: خدا را شکر فاطمیه، محلهای مذهبی است و روحانی و منبری زیاد دارد که داوطلب انجام این کار شدهاند.
«ما منبری میفرستیم و قند و چای از خودتان. حتی اگر نمیتوانید قند و چای را فراهم کنید، آن هم باشد به عهده ما.» کسی نبود از این طرح استقبال نکند.
ما باور داریم مجالس معنوی و روضه در بالندگی و رشد محله تأثیر دارد. به همیندلیل خانهبهخانه رفتیم و نشستیم و حرف زدیم. گفتیم «ما منبری میفرستیم و قند و چای از خودتان. حتی اگر نمیتوانید قند و چای را فراهم کنید، آن هم باشد به عهده ما.» کسی نبود از این طرح استقبال نکند.
یک شماره حساب اعلام کردهایم؛ نمیدانیم این شماره حساب چطور دست به دست شده است که همهچیز اینقدر زود مهیا میشود. از این اتحاد و همدلی که روضهها در محله ایجاد میکند، لذت میبرم و خستگی به تنم نمیماند. روضه حضرت زهرا(س) محبت را زیاد میکند. ما روضهها را از خانه شهدا شروع کردیم؛ همیشه مدیون این خانوادهها هستیم و برایمان حرمت دارند.
محله فاطمیه با روضههای پنجاهساله خانه سیدرضا مؤید شهره است. سید به روضه این ایام مقید بود و روضه بیبی را در مسجد فاطمهالزهرا(س) برپا میکرد و برخی از نوحههایش را خودش میسرود. خیلیها به این روضه میآمدند؛ از کاسبهای معمولی و همسایهها گرفته تا مستمعینی از شهرهای دیگر.
سیدرضا چند ماه پیش به رحمت خدا رفت. این فاطمیه اولین سالی است که او نیست. اما روضه بیبی، جمع نمیشود. هرکس پای مرثیهخوانی خانه سید نشسته باشد، دلبسته این روضهخوانی است. امسال فرزندان سید، روضه را در خانه خود مرحوم برپا میکنند که همسایه مسجد است.
روضه مؤید مداحان ویژهای ازجمله سیدجعفر ماهرخسار، حاجمحمدعلی خوشچهره و... دارد. سیدروحا...، پسر مرحوم، تعریف میکند: این مراسم از پدربزرگم به پدرم به ارث رسیده است و حالا هم به ما. پدرم به برگزاری این مراسم تأکید داشت. البته این مجلس گرچه به نام ماست، هرکس هر خدمتی بتواند، در آن انجام میدهد.
سیدحسین حسینی همسایه مرحوم مؤید است. ایام فاطمیه برای محله آنها مثل ماه محرم و صفر است. وصف روضههای سیدرضا محله به محله پیچیده است. روزهای آخر روضه، مجلس شلوغتر میشود و روضهها سوزناکتر. همسایهها خودشان را برای یک مراسم خاص آماده میکنند.
میگوید: ما با این روضهها بزرگ شدهایم و بد ندیدهایم. خدا را شکر زندگیهایمان برکت و رونق داشته است.
سیدحسین از مراسمی میگوید که در خانه او اجرا میشود؛ تشییع نمادین تابوت حضرتزهرا(س) که در مجلس اصلی اجرا میشود اما مقدماتش در خانه آنها فراهم میشود. میگوید: تابوتی را آماده و پر از گل میکنند و بعد از پایان روضه روی دست حاضران گردانده میشود.
سیدحسین مثل خیلیهای دیگر از اهالی محله، با این روضهها حالش خوب است. او میخواهد به جوانترها نصیحتی کند که بهگفته خودش، گرهگشای مشکلات زندگیشان است. میگوید: ما با این روضهها بزرگ شدهایم و بد ندیدهایم. خدا را شکر زندگیهایمان برکت و رونق داشته است.
این روضهها نباید در خانوادههای امروزی کمرنگ شود. پدر و مادرهای جوان و امروزی شاغل هستند و گرفتار؛ شاید نتوانند دست کودکشان را بگیرند و به مجالس روضه ببرند اما میتوانند یک بسته خرما بخرند و با یک لیوان چای که دستش میدهند، بگویند آن را به نیت حضرت زهرا(س) بخورد؛ یا وقتی برای خودمان غذا میپزیم، کمی بیشتر درست کنیم و چند ظرف هم بفرستیم برای همسایهها و علتش دهه فاطمیه باشد.
روضههای محله صبح شروع میشود و تا شب ادامه دارد. صبحها بیشتر مخصوص بانوان است و عصرها مردان بعداز فراغت از کار به مراسم روضهخوانی میروند. مسجد چهاردهمعصوم(ع) میعادگاه عزاداران مرد است. مراسم بعد از نماز مغرب و عشا برگزار میشود. یکی به رسم ادب دم در میایستد و هرکه را از راه میرسد، احترام میکند. عزاداری به سبک سنتی اجرا میشود. بسیاری از نمازگزاران هم بعد از نماز میمانند تا از مراسم معنوی این شبها بهرهای ببرند.
حاجمحمد کمالینسب از متولیان مجلس روضه است. میگوید: بانی خاصی نداریم؛ هرکس هر خدمتی بتواند، انجام میدهد؛ حتی پسربچهها هیجان دارند که استکانها را جمع کنند یا کاسه قند را بچرخانند.
حاجمحمد تعریف میکند: هرمجلس مقدمهای دارد و معمولا مشتمل بر یاد اموات و فاتحهخوانی است تا آنها نیز بینصیب نمانند. بعد خطیب، عبارتهای شعرگونه و ذکر مصیبت میخواند.
دنیا خاصیتش این است که آدمها معمولا خلأهای زیادی احساس میکنند؛ در این مراسم و روضهها خلأها پر میشود و آدم انبساط خاطر پیدا میکند. اینها را هم حاجمحمد میگوید تا به این نکته برسد که بههمیندلایل است که مردم به برگزاری مجالس ائمه(ع) اشتیاق دارند و هیچزمانی آن را ترک نکردهاند.
حاجمحمد حرفش را ادامه میدهد: مراسم خودجوش برگزار و هزینههای مردمی تأمین میشود، حتی در کرونا مراسم تعطیل نشد. حالا استقبال آنقدر زیاد است که هر مجلس حداقل چهارصدنفر مستمع دارد.
همزمانی شب یلدا با ایام دهه فاطمیه باعث شده است امسال به خواست اهالی محله، بخشی از کمکها و نذورات آنها به خانوادههای نیازمند اختصاص یابد. بستهها کنار مسجد چیده شده است. محمدرضا دُری مسئول فرهنگی مسجد است.
او میگوید: برای جمعآوری کمکهای مردمی اعلام همگانی نکردیم و فقط بین هیئتیها این موضوع مطرح شد، اما استقبال خیلی خوبی شد. بعضی از مردم نذرشان را گذاشتند برای اینکه سفره دیگر خانوادهها در شب یلدا خالی نماند و اینها همه به برکت مجالس معنوی حضرت زهرا(س) است.
حجتالاسلاموالمسلمین حمید وحیدیان مدیر کانون فرهنگی و هنری «متقین» است. او نیز میگوید: اگر این مجالس اثرگذار نبود، این همه ماندگار نمیماند، بهطوریکه حتی در شرایط ویژه هم مردم آن را کنار نمیگذارند.
حاجآقا وحیدیان ادامه میدهد: از قدیمالایام هروقت بحث مجلس و روضه بوده است، همه مردم پای کار بودهاند و در آن شریک شدهاند؛ به این دلیل که در روضههای خانگی و غیرخانگی، سیره زندگی ائمه(ع) بیان میشود؛ بهخصوص امروز که خانوادهها به نقشهای برای زندگیشان احتیاج دارند، آشنایی با زندگی ائمه(ع) ضرورت بیشتری دارد.